معنی فارسی portiones
B1بخشها یا اندازههای مشخص که معمولاً برای سرو غذا استفاده میشود.
Specified amounts or servings of food.
- NOUN
example
معنی(example):
این دستور غذا به سه بخش از ماکارونی نیاز دارد.
مثال:
The recipe calls for three portiones of pasta.
معنی(example):
هر مهمان بخش جداگانهای از دسر دریافت کرد.
مثال:
Each guest received their own portiones of dessert.
معنی فارسی کلمه portiones
:
بخشها یا اندازههای مشخص که معمولاً برای سرو غذا استفاده میشود.