معنی فارسی posseman
B1پاسیمن، شخصی که عضو یک گروه برای رسیدن به هدف مشترک است، بهطور خاص در اهداف قانونی یا تأمین امنیت.
A member of a posse, which is a group formed to achieve a specific goal.
- NOUN
example
معنی(example):
یک پاسیمن عضوی از گروهی است که برای یک هدف مشترک سازماندهی شده است.
مثال:
A posseman is a member of a group organized for a common purpose.
معنی(example):
در غرب قدیم، شوفر از پاسیمنها برای کمک به دستگیری قانونشکنان استفاده کرد.
مثال:
In the old west, the sheriff hired possemen to help catch outlaws.
معنی فارسی کلمه posseman
:
پاسیمن، شخصی که عضو یک گروه برای رسیدن به هدف مشترک است، بهطور خاص در اهداف قانونی یا تأمین امنیت.