معنی فارسی possemen
B1پاسیمنها، افرادی که در یک گروه برای رسیدن به هدف مشترک سازماندهی شدهاند، معمولاً در زمینههای تأمین امنیت یا اجرای قانون.
Members of a posse, typically involved in law enforcement or communal activities.
- NOUN
example
معنی(example):
پاسیمنها در شب برای جستجوی دزدان سوار شدند.
مثال:
The possemen rode out into the night to search for the thieves.
معنی(example):
بسیاری از پاسیمنها برای ردیابی زندانی فراری بهطور مشترک عمل کردند.
مثال:
Many possemen joined forces to track down the escaped prisoner.
معنی فارسی کلمه possemen
:
پاسیمنها، افرادی که در یک گروه برای رسیدن به هدف مشترک سازماندهی شدهاند، معمولاً در زمینههای تأمین امنیت یا اجرای قانون.