معنی فارسی possessionate
B2احساس شدید مالکیت یا وابستگی به چیزی یا کسی.
Characterized by a strong feelings of ownership or attachment.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
رفتار تصرفی سگ وفاداری آن به صاحبش را نشان داد.
مثال:
The possessionate behavior of the dog showed its loyalty to its owner.
معنی(example):
او نسبت به یادگاریهای خانوادگیاش بسیار احساس مالکیت میکرد.
مثال:
She was very possessionate about her family heirlooms.
معنی فارسی کلمه possessionate
:
احساس شدید مالکیت یا وابستگی به چیزی یا کسی.