معنی فارسی posteromedial

B1

پشتی میانی، ارجاع به ناحیه‌ای در پشت و میانه یک ساختار آناتومیکی.

Describing a position towards the back and middle of an anatomical structure.

example
معنی(example):

منطقه پشتی میانی زانو برای ثبات مفصل مهم است.

مثال:

The posteromedial region of the knee is important for stabilizing the joint.

معنی(example):

ساختمان‌های پشتی میانی می‌توانند برای برخی از روش‌های جراحی حیاتی باشند.

مثال:

Posteromedial structures can be crucial for certain surgical approaches.

معنی فارسی کلمه posteromedial

: معنی posteromedial به فارسی

پشتی میانی، ارجاع به ناحیه‌ای در پشت و میانه یک ساختار آناتومیکی.