معنی فارسی posteromesial
B1پشتی میسالی، به محل خاصی در پشت و نزدیک به خط میانه یک ساختار آناتومیکی اشاره دارد.
Indicating a position towards the back and mesial of an anatomical structure.
- OTHER
example
معنی(example):
جنبه پشتی میسالی قلب شامل عروق مهمی است.
مثال:
The posteromesial aspect of the heart contains important vessels.
معنی(example):
در تصویر برداری پزشکی، نمای پشتی میسالی برای تشخیص ضروری است.
مثال:
In medical imaging, the posteromesial view is necessary for diagnosis.
معنی فارسی کلمه posteromesial
:
پشتی میسالی، به محل خاصی در پشت و نزدیک به خط میانه یک ساختار آناتومیکی اشاره دارد.