معنی فارسی postolivary

B1

رجوع به ناحیه‌ای در مغز که در پردازش اطلاعات شنوایی نقش دارد و در تیرگی‌های زیرین بینی قرار دارد.

Referring to an area of the brain involved in auditory processing.

example
معنی(example):

منطقه پس از غده زیتونی مغز بر پردازش شنوایی تأثیر می‌گذارد.

مثال:

The postolivary area of the brain affects auditory processing.

معنی(example):

محققان به‌طور گسترده‌ای به مطالعه مسیر پس از غده زیتونی می‌پردازند.

مثال:

Researchers study the postolivary pathway extensively.

معنی فارسی کلمه postolivary

: معنی postolivary به فارسی

رجوع به ناحیه‌ای در مغز که در پردازش اطلاعات شنوایی نقش دارد و در تیرگی‌های زیرین بینی قرار دارد.