معنی فارسی postoperatively

B1

به دوره‌ای که بعد از عمل جراحی اتفاق می‌افتد اشاره دارد.

Referring to the period following a surgical operation.

example
معنی(example):

بیماران بعد از عمل به دقت تحت نظر قرار می‌گیرند تا از بهبودی آن‌ها اطمینان حاصل شود.

مثال:

Patients are monitored closely postoperatively to ensure their recovery.

معنی(example):

پس از عمل، پیروی از دستورات پزشک در مورد داروها بسیار مهم است.

مثال:

Postoperatively, it is important to follow the doctor's instructions for medication.

معنی فارسی کلمه postoperatively

: معنی postoperatively به فارسی

به دوره‌ای که بعد از عمل جراحی اتفاق می‌افتد اشاره دارد.