معنی فارسی postparturient

B1

به دوره‌ای اشاره دارد که بعد از زایمان آغاز می‌شود و کیفیت زندگی مادر را تحت تأثیر قرار می‌دهد.

Pertaining to the period following parturition (childbirth).

example
معنی(example):

دامپزشک سلامتی پس از زایمان حیوانات را نظارت کرد.

مثال:

The vet monitored the postparturient health of the animals.

معنی(example):

مراقبت پس از زایمان برای مادر ضروری است.

مثال:

The postparturient care is essential for the mother.

معنی فارسی کلمه postparturient

: معنی postparturient به فارسی

به دوره‌ای اشاره دارد که بعد از زایمان آغاز می‌شود و کیفیت زندگی مادر را تحت تأثیر قرار می‌دهد.