معنی فارسی potentialness
B1حالتی که نشاندهنده وجود پتانسیل یا قابلیت است.
The state of having potential or capability for development.
- NOUN
example
معنی(example):
پتانسیلنگی پروژه سرمایهگذاران را هیجانزده کرد.
مثال:
The potentialness of the project excited the investors.
معنی(example):
هر ایده جدید دارای پتانسیل خاص خود است که منتظر کاوش است.
مثال:
Every new idea has its own potentialness waiting to be explored.
معنی فارسی کلمه potentialness
:
حالتی که نشاندهنده وجود پتانسیل یا قابلیت است.