معنی فارسی potently
B1به معنای به شدت یا با قدرت عمل کردن یا بیان کردن است.
In a strong and effective manner.
- ADVERB
example
معنی(example):
این دارو بهطور قوی علیه ویروس عمل میکند.
مثال:
The medicine works potently against the virus.
معنی(example):
او بهطور قوی درباره نیاز به تغییر صحبت کرد.
مثال:
He spoke potently about the need for change.
معنی فارسی کلمه potently
:
به معنای به شدت یا با قدرت عمل کردن یا بیان کردن است.