معنی فارسی pouncy
A2پرش یا حرکت شاد و خندهدار، به ویژه در حیوانات.
Characterized by bouncing or lively movement.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
سگ پونسی با خوشحالی در اطراف میپرید.
مثال:
The pouncy puppy jumped around happily.
معنی(example):
یک توپ پونسی وقتی پرتاب میشود به高さ میپرد.
مثال:
A pouncy ball bounces high when thrown.
معنی فارسی کلمه pouncy
:
پرش یا حرکت شاد و خندهدار، به ویژه در حیوانات.