معنی فارسی pourprise
B1هدیه یا شگفتی که به صورت غیرمنتظره به دیگران ارائه میشود.
A surprise or unexpected gift offered to others.
- NOUN
example
معنی(example):
پورهپریز یک هدیه غیرمنتظره برای میهمانان بود.
مثال:
The pourprise was an unexpected treat for the guests.
معنی(example):
در پایان وعده غذایی، یک پورهپریز سرو کردند.
مثال:
They served a pourprise at the end of the meal.
معنی فارسی کلمه pourprise
:
هدیه یا شگفتی که به صورت غیرمنتظره به دیگران ارائه میشود.