معنی فارسی pourpoint

B1

نوعی پوشش نزدیک به بدن که در قرون وسطی توسط مردان برای راحتی و زیبایی استفاده می‌شد.

A fitted garment worn under armor in the Middle Ages, typically for comfort and decoration.

example
معنی(example):

شوالیه زیر زره خود یک پیراهن پوره‌پوینت پوشید تا راحتی بیشتری داشته باشد.

مثال:

The knight wore a pourpoint under his armor for comfort.

معنی(example):

پیراهن پوره‌پوینت اغلب با طرح‌های پیچیده تزیین می‌شد.

مثال:

The pourpoint was often decorated with intricate designs.

معنی فارسی کلمه pourpoint

: معنی pourpoint به فارسی

نوعی پوشش نزدیک به بدن که در قرون وسطی توسط مردان برای راحتی و زیبایی استفاده می‌شد.