معنی فارسی powderlike
B1به حالتی اشاره دارد که شبیه پودر باشد، معمولاً نرم و خشک.
Having a texture or appearance similar to powder.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Resembling powder.
example
معنی(example):
این ماده دارای قوامی مانند پودر بود، مناسب برای پختن.
مثال:
The substance had a powderlike consistency, perfect for baking.
معنی(example):
او از یک محصول پودری برای ایجاد بافتی که میخواست استفاده کرد.
مثال:
She used a powderlike product to create the texture she wanted.
معنی فارسی کلمه powderlike
:
به حالتی اشاره دارد که شبیه پودر باشد، معمولاً نرم و خشک.