معنی فارسی power base
B2پایه قوی یا گروهی از حامیان که به یک فرد یا سازمان قدرت می‌دهد.
A group of supporters or resources that provide strength or authority to a leader or organization.
- noun
noun
معنی(noun):
The source of a person's or organization's power or influence
example
معنی(example):
سیاستمدار یک پایگاه قدرت بزرگ در میان جوامع محلی ایجاد کرد.
مثال:
The politician built a large power base among local communities.
معنی(example):
یک پایگاه قدرت قوی برای موفقیت هر رهبری ضروری است.
مثال:
A strong power base is essential for any leader's success.
معنی فارسی کلمه power base
:
پایه قوی یا گروهی از حامیان که به یک فرد یا سازمان قدرت می‌دهد.
