معنی فارسی powwower
B1پویور، فردی که در مراسم فرهنگی شرکت کرده و به روایت داستان میپردازد.
A person who participates in cultural ceremonies and shares stories.
- OTHER
example
معنی(example):
پویور گروه را در آوازهای سنتی رهبری کرد.
مثال:
The powwower led the group in traditional songs.
معنی(example):
به عنوان یک پویور، او داستانهایی از فرهنگش را به اشتراک گذاشت.
مثال:
As a powwower, he shared stories from his culture.
معنی فارسی کلمه powwower
:
پویور، فردی که در مراسم فرهنگی شرکت کرده و به روایت داستان میپردازد.