معنی فارسی practicer
B1تمرینکننده، فردی که به طور مداوم عملی را تمرین میکند.
A person who practices a particular skill or activity.
- NOUN
example
معنی(example):
یک تمرینکننده یوگا آرامش و آسایش را پیدا میکند.
مثال:
A practicer of yoga finds peace and relaxation.
معنی(example):
او یک تمرینکننده متعهد در هنر موسیقیاش است.
مثال:
She is a dedicated practicer of her musical craft.
معنی فارسی کلمه practicer
:
تمرینکننده، فردی که به طور مداوم عملی را تمرین میکند.