معنی فارسی practiser

B1

تمرین‌کننده، فردی که به طور مداوم یک فعالیت را انجام می‌دهد.

A person who practices a particular skill or technique.

example
معنی(example):

او تمرین‌کننده تکنیک‌های مدیتیشن است.

مثال:

She is a practiser of meditation techniques.

معنی(example):

به عنوان یک تمرین‌کننده، او دانش خود را با دیگران به اشتراک می‌گذارد.

مثال:

As a practiser, he shares his knowledge with others.

معنی فارسی کلمه practiser

: معنی practiser به فارسی

تمرین‌کننده، فردی که به طور مداوم یک فعالیت را انجام می‌دهد.