معنی فارسی praeneural
B2مربوط به مرحلهای پیش از ایجاد سیستم عصبی.
Relating to the stage before the development of the nervous system.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
علمای علوم در حال بررسی توسعه پرائنوئورال در جنینها هستند.
مثال:
Scientists are exploring praeneural development in embryos.
معنی(example):
مرحله پرائنوئورال برای شکلگیری عصبی حیاتی است.
مثال:
The praeneural stage is critical for neural formation.
معنی فارسی کلمه praeneural
:
مربوط به مرحلهای پیش از ایجاد سیستم عصبی.