معنی فارسی pragmatizer

B1

عمل‌گرا، فردی که به اصول عمل‌گرایی پایبند است و بر حل مسائل عملی تمرکز دارد.

A person who applies a practical approach to problems, emphasizing effectiveness.

example
معنی(example):

به عنوان یک عمل‌گرا، او بر روی راه‌حل‌ها تمرکز می‌کند نه مشکلات.

مثال:

As a pragmatizer, she focuses on solutions rather than problems.

معنی(example):

یک عمل‌گرای خوب می‌تواند به طور مؤثر چالش‌ها را مدیریت کند.

مثال:

A good pragmatizer can navigate challenges effectively.

معنی فارسی کلمه pragmatizer

: معنی pragmatizer به فارسی

عمل‌گرا، فردی که به اصول عمل‌گرایی پایبند است و بر حل مسائل عملی تمرکز دارد.