معنی فارسی pranker

B2

شخصی که شوخی‌ها یا تقلب‌هایی انجام می‌دهد تا دیگران را سرگرم یا متعجب کند.

A person who plays pranks or tricks on others for amusement.

example
معنی(example):

او در میان دوستانش به عنوان یک pranker مشهور شناخته می‌شود.

مثال:

He is known as a famous pranker among his friends.

معنی(example):

یک pranker بودن می‌تواند به واکنش‌های غیرمنتظره منجر شود.

مثال:

Being a pranker can often lead to unexpected reactions.

معنی فارسی کلمه pranker

: معنی pranker به فارسی

شخصی که شوخی‌ها یا تقلب‌هایی انجام می‌دهد تا دیگران را سرگرم یا متعجب کند.