معنی فارسی praties
A2نام غیررسمی برای سیبزمینی، بهویژه در ایرلند.
An informal term for potatoes, especially in Ireland.
- noun
noun
معنی(noun):
A potato.
example
معنی(example):
سیبزمینیها در بسیاری از خانههای ایرلندی یک غذای محبوب هستند.
مثال:
Praties are a popular dish in many Irish homes.
معنی(example):
او سیبزمینیها را همراه با خورشت برای شام سرو کرد.
مثال:
She served praties with the stew for dinner.
معنی فارسی کلمه praties
:
نام غیررسمی برای سیبزمینی، بهویژه در ایرلند.