معنی فارسی praxithea

C2

اصطلاحی فلسفی که به رابطه بین عمل و تفکر اشاره دارد.

A philosophical term relating to the relationship between action and thought.

example
معنی(example):

پراکسی‌تئا اغلب در محافل فلسفی بحث می‌شود.

مثال:

Praxithea is often discussed in philosophy circles.

معنی(example):

او مقاله‌ای دربارهٔ پیامدهای پراکسی‌تئا در اخلاق مدرن نوشت.

مثال:

He wrote a paper on the implications of praxithea in modern ethics.

معنی فارسی کلمه praxithea

: معنی praxithea به فارسی

اصطلاحی فلسفی که به رابطه بین عمل و تفکر اشاره دارد.