معنی فارسی prayable
B2قابل دعا کردن به معنای وجود شرایط یا لحظاتی است که مناسب برای دعا و نیایش به نظر میرسند.
Describing something that is suitable or appropriate for prayer.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این متن باعث شد که صحنه بسیار قابل دعا کردن به نظر برسد.
مثال:
The script made the scene feel very prayable.
معنی(example):
او در حین پیادهروی خود لحظهای قابل دعا پیدا کرد.
مثال:
He found a prayable moment during his hike.
معنی فارسی کلمه prayable
:
قابل دعا کردن به معنای وجود شرایط یا لحظاتی است که مناسب برای دعا و نیایش به نظر میرسند.