معنی فارسی prayerfully
B2به معنای انجام کاری با حالت دعا و با تفکر عمیق است.
In a manner that is characterized by prayer or deep reflection.
- ADVERB
example
معنی(example):
او به چالش به صورت دعایی و با تفکر نزدیک شد.
مثال:
She approached the challenge prayerfully and thoughtfully.
معنی(example):
آنها به طور دعاگونه گزینههای خود را قبل از اتخاذ تصمیم بررسی کردند.
مثال:
They prayerfully considered their options before making a decision.
معنی فارسی کلمه prayerfully
:
به معنای انجام کاری با حالت دعا و با تفکر عمیق است.