معنی فارسی pre-arranges

B1

فعالیت تنظیم و ترتیب دادن موارد به‌طور پیشینی.

To arrange things ahead of time.

verb
معنی(verb):

To arrange in advance.

example
معنی(example):

او هر ساله نمایشگاه‌ها را برای نمایش هنری از قبل تنظیم می‌کند.

مثال:

He pre-arranges the exhibits for the art show every year.

معنی(example):

آن‌ها لجستیک را برای کنفرانس از پیش تنظیم می‌کنند.

مثال:

They pre-arranges the logistics for the conference.

معنی فارسی کلمه pre-arranges

: معنی pre-arranges به فارسی

فعالیت تنظیم و ترتیب دادن موارد به‌طور پیشینی.