معنی فارسی pre-arranging

B1

تنظیم یا برنامه‌ریزی قبل از وقوع یک رویداد، به شکل جلوگیری از مشکلات و هماهنگی‌های لازم.

The act of arranging or planning something in advance.

verb
معنی(verb):

To arrange in advance.

example
معنی(example):

او در حال پیش‌تنظیم جزئیات برای کنفرانس هفته آینده است.

مثال:

She is pre-arranging the details for the conference next week.

معنی(example):

پیش‌تنظیم برنامه کمک می‌کند تا بعداً از سردرگمی جلوگیری شود.

مثال:

Pre-arranging the schedule helps avoid confusion later.

معنی فارسی کلمه pre-arranging

: معنی pre-arranging به فارسی

تنظیم یا برنامه‌ریزی قبل از وقوع یک رویداد، به شکل جلوگیری از مشکلات و هماهنگی‌های لازم.