معنی فارسی pre-service
B2پیشخدمت، به دورهای اشاره دارد که آموزشهای لازم قبل از شروع حرفهای ارائه میدهد.
Training provided before starting a specific service or profession.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Occurring prior to the provision of a service.
example
معنی(example):
آموزش پیشخدمت معلمان را برای نقشهایشان آماده میکند.
مثال:
The pre-service training prepares teachers for their roles.
معنی(example):
او قبل از شروع تدریس در یک دوره پیشخدمت شرکت کرد.
مثال:
He attended a pre-service course before starting teaching.
معنی فارسی کلمه pre-service
:
پیشخدمت، به دورهای اشاره دارد که آموزشهای لازم قبل از شروع حرفهای ارائه میدهد.