معنی فارسی preserver
B1نگه‌دارنده، شخص یا چیزی است که از آسیب دیدن یا خراب شدن چیزی جلوگیری می‌کند.
A person or thing that preserves or protects something.
- noun
noun
معنی(noun):
One who preserves.
معنی(noun):
A life preserver.
معنی(noun):
A person who refinishes furniture.
معنی(noun):
A person who prepares preserves of fruit or preserved meats.
example
معنی(example):
نگه‌دارنده آثار باستانی بی‌وقفه کار کرد.
مثال:
The preserver of ancient artifacts worked tirelessly.
معنی(example):
یک نگه‌دارنده می‌تواند آیتم‌های ارزشمند را برای نسل‌های آینده محافظت کند.
مثال:
A preserver can protect valuable items for future generations.
معنی فارسی کلمه preserver
:
نگه‌دارنده، شخص یا چیزی است که از آسیب دیدن یا خراب شدن چیزی جلوگیری می‌کند.
