معنی فارسی preaccommodate
B1تامین نیازها و درخواستها قبل از زمان تعیینشده.
To make arrangements in advance to meet needs.
- VERB
example
معنی(example):
هتل میتواند به درخواست مهمانان پیش از موعد پذیرایی کند.
مثال:
The hotel can preaccommodate guests upon request.
معنی(example):
ما میخواستیم نیازهای بازدیدکنندگان خود را پیشاپیش تامین کنیم.
مثال:
We wanted to preaccommodate the needs of our visitors.
معنی فارسی کلمه preaccommodate
:
تامین نیازها و درخواستها قبل از زمان تعیینشده.