معنی فارسی preacherling

B1

موعظه‌گر جوان، شخصی که تازه‌کار است و در حال یادگیری مبانی موعظه و دین است.

A young or inexperienced preacher.

example
معنی(example):

موعظه‌گر جوان مشتاق یادگیری درباره ایمان بود.

مثال:

The preacherling was eager to learn about the faith.

معنی(example):

به عنوان یک موعظه‌گر جوان، او در کلاس‌های الهیاتی بسیاری شرکت کرد.

مثال:

As a preacherling, she attended many theological classes.

معنی فارسی کلمه preacherling

: معنی preacherling به فارسی

موعظه‌گر جوان، شخصی که تازه‌کار است و در حال یادگیری مبانی موعظه و دین است.