معنی فارسی preachieved

B1

به تحقق اهداف رسیدن، به دست آوردن موفقیت در تحقق مقاصد.

Achieved through preaching or religious encouragement.

example
معنی(example):

اهداف پس از چند ماه کار سخت به موفقیت رسیدند.

مثال:

The goals were preachieved after several months of hard work.

معنی(example):

جامعه احساس می کرد که تمام اهداف خود را به دست آورده‌اند.

مثال:

The community felt that they had preachieved all their objectives.

معنی فارسی کلمه preachieved

: معنی preachieved به فارسی

به تحقق اهداف رسیدن، به دست آوردن موفقیت در تحقق مقاصد.