معنی فارسی preaestival

B1

پیشاهنگی، به فعالیت‌ها و برنامه‌ریزی‌هایی اشاره دارد که قبل از یک جشنواره انجام می‌شود.

Pertaining to activities or preparations occurring before a festival.

example
معنی(example):

برنامه‌ریزی پیشاهنگی برای نمایشگاه محلی در حال انجام است.

مثال:

The preaestival planning for the local fair is in full swing.

معنی(example):

او از فعالیت‌های پیشاهنگی که به جشنواره نزدیک می‌شود، لذت می‌برد.

مثال:

She loves the preaestival activities leading up to the festival.

معنی فارسی کلمه preaestival

: معنی preaestival به فارسی

پیشاهنگی، به فعالیت‌ها و برنامه‌ریزی‌هایی اشاره دارد که قبل از یک جشنواره انجام می‌شود.