معنی فارسی preaffection

B1

محبت اولیه، به احساسات و محبت‌هایی اشاره دارد که قبل از شکل‌گیری ارتباط عمیق‌تر وجود دارند.

An initial affection or liking that precedes deeper emotional connections.

example
معنی(example):

در گفتگوهای اولیه آنها حس محبت اولیه‌ای وجود داشت.

مثال:

There was a sense of preaffection in their early conversations.

معنی(example):

محبت اولیه بین شخصیت‌ها داستان را جذاب‌تر کرد.

مثال:

The preaffection between the characters made the story more engaging.

معنی فارسی کلمه preaffection

: معنی preaffection به فارسی

محبت اولیه، به احساسات و محبت‌هایی اشاره دارد که قبل از شکل‌گیری ارتباط عمیق‌تر وجود دارند.