معنی فارسی preaggravated
B1بدتر از پیش، به وضعیتی اشاره دارد که قبل از بروز مشکلات، بدتر شده است.
A condition that has been aggravated before it becomes noticeable.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
Noise پیش بدتر شده باعث سردرگمی شد.
مثال:
The preaggravated noise created confusion.
معنی(example):
اضطراب پیش بدتر شده او، این رویداد را دشوار کرد.
مثال:
Her preaggravated anxiety made the event challenging.
معنی فارسی کلمه preaggravated
:
بدتر از پیش، به وضعیتی اشاره دارد که قبل از بروز مشکلات، بدتر شده است.