معنی فارسی preaggravating

B1

رفتار یا اقداماتی که به طور پیشگیرانه موجب بدتر شدن وضعیت می‌شوند.

To cause a situation to become worse ahead of time.

example
معنی(example):

نظرات پیش بدترکننده او فقط اوضاع را بدتر کرد.

مثال:

His preaggravating comments only made things worse.

معنی(example):

رفتارهای پیش بدتر کننده باید در بحث‌ها اجتناب شوند.

مثال:

Preaggravating behaviors should be avoided in discussions.

معنی فارسی کلمه preaggravating

: معنی preaggravating به فارسی

رفتار یا اقداماتی که به طور پیشگیرانه موجب بدتر شدن وضعیت می‌شوند.