معنی فارسی preally
B1نشاندهنده شدت احساس یا تمایل به چیزی.
An informal emphatic form of 'really,' used for emphasis.
- ADVERB
example
معنی(example):
او واقعاً میخواست با وجود باران به رویداد برود.
مثال:
He preally wanted to attend the event despite the rain.
معنی(example):
او واقعاً به یادگیری بیشتر در مورد تاریخ علاقهمند است.
مثال:
She is preally interested in learning more about history.
معنی فارسی کلمه preally
:
نشاندهنده شدت احساس یا تمایل به چیزی.