معنی فارسی preaptitude
B1استعداد اولیه، قابلیت و توانایی طبیعی برای انجام یک کار خاص قبل از شروع آن.
Natural ability or inclination to perform a task before beginning it.
- NOUN
example
معنی(example):
او استعداد فوقالعادهای برای وظیفه پیش رو نشان داد.
مثال:
He showed great preaptitude for the task ahead.
معنی(example):
استعداد او در زبانها او را به یک مترجم عالی تبدیل کرد.
مثال:
Her preaptitude in languages made her an excellent translator.
معنی فارسی کلمه preaptitude
:
استعداد اولیه، قابلیت و توانایی طبیعی برای انجام یک کار خاص قبل از شروع آن.