معنی فارسی prearmed
B1آماده سازی تسلیحات قبل از زمان مشخص، به معنای آماده بودن برای یک وظیفه.
Armed in advance for a specific task or mission.
- VERB
example
معنی(example):
نیروها برای مأموریت پیشسلاح شده بودند.
مثال:
The troops were prearmed for the mission.
معنی(example):
او با دانستن اینکه تیم پیشسلاح شده است احساس امنیت بیشتری میکرد.
مثال:
She felt safer knowing that the team was prearmed.
معنی فارسی کلمه prearmed
:
آماده سازی تسلیحات قبل از زمان مشخص، به معنای آماده بودن برای یک وظیفه.