معنی فارسی prearms

B1

سلاح کردن اولیه، فراهم کردن ابزار یا اطلاعات مورد نیاز برای آمادگی در آینده.

To equip or prepare in advance, especially with knowledge or skills.

example
معنی(example):

این سازمان اعضای خود را با دانش پیش‌سلاح می‌کند.

مثال:

The organization prearms its members with knowledge.

معنی(example):

آنها معتقدند که آموزش دانش‌آموزان را برای زندگی پیش‌سلاح می‌کند.

مثال:

They believe that education prearms students for life.

معنی فارسی کلمه prearms

: معنی prearms به فارسی

سلاح کردن اولیه، فراهم کردن ابزار یا اطلاعات مورد نیاز برای آمادگی در آینده.