معنی فارسی prearrest
B1پیش از دستگیری، مرحلهای از تحقیقات که قبل از دستگیری فرد انجام میشود.
The stage of investigation that occurs before making an arrest.
- OTHER
example
معنی(example):
پلیس برای انجام تحقیق پیش از دستگیری آمد.
مثال:
The police arrived to make a prearrest investigation.
معنی(example):
او به مدت چند هفته تحت نظارت پیش از دستگیری بود.
مثال:
He was under prearrest surveillance for weeks.
معنی فارسی کلمه prearrest
:
پیش از دستگیری، مرحلهای از تحقیقات که قبل از دستگیری فرد انجام میشود.