معنی فارسی prearticulate

B1

پیش از بیان، اشاره به مرحله‌ای از سازماندهی یا شکل‌دهی به افکار یا صداها قبل از بیان.

To organize or form ideas or sounds before expressing them.

example
معنی(example):

برخی صداها سخت هستند که پیش از بیان شوند.

مثال:

Some sounds are difficult to prearticulate.

معنی(example):

او سعی کرد افکارش را به وضوح پیش از بیان کند.

مثال:

She tried to prearticulate her thoughts clearly.

معنی فارسی کلمه prearticulate

: معنی prearticulate به فارسی

پیش از بیان، اشاره به مرحله‌ای از سازماندهی یا شکل‌دهی به افکار یا صداها قبل از بیان.