معنی فارسی preassembled
B1پیشساخته، به معنای اجزایی که پیش از این با هم جمع شدهاند و نیازی به جمعآوری مجدد ندارند.
Already assembled or constructed before being sold or used.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
کیت پیشسازنده نصب آن آسان بود.
مثال:
The preassembled kit was easy to install.
معنی(example):
آنها اسباببازیهای پیشسازنده برای کودکان فروختند.
مثال:
They sold preassembled toys for children.
معنی فارسی کلمه preassembled
:
پیشساخته، به معنای اجزایی که پیش از این با هم جمع شدهاند و نیازی به جمعآوری مجدد ندارند.