معنی فارسی preassembling
B1پیشساختن، به معنای آمادهسازی و جمع کردن اجزا به صورت اولیه قبل از نهایی کردن.
The act of assembling parts or components in advance.
- VERB
example
معنی(example):
پیشساختن دستگاهها زمان را صرفهجویی خواهد کرد.
مثال:
Preassembling the devices will save time.
معنی(example):
تیم در حال پیشساختن مواد برای آزمایش است.
مثال:
The team is preassembling the materials for the experiment.
معنی فارسی کلمه preassembling
:
پیشساختن، به معنای آمادهسازی و جمع کردن اجزا به صورت اولیه قبل از نهایی کردن.