معنی فارسی preaxially

B1

به شکلی اشاره دارد که در نزدیکی محور ساختار قرار دارد.

In a manner that is adjacent to the axis of a structure.

example
معنی(example):

سلول‌ها به‌طور پریاکسیالی در مدل جدید چیده شده بودند.

مثال:

The cells were arranged preaxially in the new model.

معنی(example):

آنها تأثیرات نیروهایی را که به‌طور پریاکسیالی اعمال می‌شوند، بررسی کردند.

مثال:

They studied the effects of forces applied preaxially.

معنی فارسی کلمه preaxially

: معنی preaxially به فارسی

به شکلی اشاره دارد که در نزدیکی محور ساختار قرار دارد.