معنی فارسی preballoting

B1

عمل یادداشت کردن یا مباحثه در مورد انتخاب‌ها قبل از روز انتخابات.

The act of voting or registering preferences before the official election day.

example
معنی(example):

فرآیند پیش‌برگه‌گیری می‌تواند هفته‌ها قبل از انتخابات شروع شود.

مثال:

The preballoting process can start weeks before the election.

معنی(example):

پیش‌برگه‌گیری به رای‌دهندگان این امکان را می‌دهد که زودتر نظر خود را بیان کنند.

مثال:

Preballoting allows voters to have their say early.

معنی فارسی کلمه preballoting

: معنی preballoting به فارسی

عمل یادداشت کردن یا مباحثه در مورد انتخاب‌ها قبل از روز انتخابات.