معنی فارسی prebenefited
B1پیشمنفعتبرده، کسانی که از اقداماتی قبل از منافع اصلی به سود رسیدند.
Individuals or entities that have benefited from actions taken before the main benefits are realized.
- VERB
example
معنی(example):
کسانی که از طرح پیشمنفعتی بهرهمند شده بودند، بسیار راضی بودند.
مثال:
Those who prebenefited from the scheme were quite pleased.
معنی(example):
پیروان اولیه به طرز قابل توجهی از تغییرات پیشمنفعت گرفتند.
مثال:
The early adopters prebenefited significantly from the changes.
معنی فارسی کلمه prebenefited
:
پیشمنفعتبرده، کسانی که از اقداماتی قبل از منافع اصلی به سود رسیدند.