معنی فارسی prebetrothal

B1

حالت یا نشانه‌ای از وقوع نامزدی که قبل از رسمی شدن آن حس می‌شود.

The feelings or signs associated with an upcoming betrothal before it is formally established.

example
معنی(example):

آنها با حسی از هیجان پیش‌نامزدی در مورد آینده‌شان گفتگو کردند.

مثال:

They discussed their future with a sense of prebetrothal excitement.

معنی(example):

این زوج در طول مهمانی رویای پیش‌نامزدی خود را به اشتراک گذاشتند.

مثال:

The couple shared prebetrothal dreams during the party.

معنی فارسی کلمه prebetrothal

: معنی prebetrothal به فارسی

حالت یا نشانه‌ای از وقوع نامزدی که قبل از رسمی شدن آن حس می‌شود.