معنی فارسی prebidding

B1

مراحل یا اقداماتی که قبل از برگزاری مزایده رسمی انجام می‌شود.

The processes or activities that take place before the official bidding is conducted.

example
معنی(example):

قبل از حراج، یک جلسه پیش‌مزایده برگزار شد.

مثال:

Before the auction, there was a prebidding meeting.

معنی(example):

آنها یک رویداد پیش‌مزایده برای جمع‌آوری علاقه برگزار کردند.

مثال:

They organized a prebidding event to gather interest.

معنی فارسی کلمه prebidding

: معنی prebidding به فارسی

مراحل یا اقداماتی که قبل از برگزاری مزایده رسمی انجام می‌شود.